دبستان نرجس ناحیه 6 اصفهان
| ||
داستان فداکاری زن ده مرد و یک زن به طنابی آویزان بودندطناب تحمل وزن یازده نفر را نداشت. باید یکنفر طناب را رها می کرد وگرنه همه سقوط می کردند. زن گفت من در تمام عمر همیشه عادت داشتم که داوطلبانه خودم را وقف فرزندان و همسرم کنم و در مقابل چیزی مطالبه نکنم. من طناب را رها می کنم چون به فداکاری عادت دارم. در این لحظه مردان سخت به هیجان آمدند و شروع به کف زدن کردند. [ جمعه 93/2/19 ] [ 11:38 صبح ] [ کلاس چهارم الف ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |