دبستان نرجس ناحیه 6 اصفهان
| ||
سنت های مردمی و آیین های نوروزی 1 - اسب دوانی و چوگان بازی چوگان زلف و گوی زنخدان یار گیر در روز عید رسم بود گوی باختن بر اسب باده سوی طرب تاختن بریم زیرا به عید رسم بود اسب تاختن دیوان ادیب صابر، برگ 283 2 - کشتی گرفتن و مسابقه های پهلوانی بین پهلوانان محله ها این گونه نمایش ها، به هر مناسبتی که ممکن بود، انجام می گرفت و گذشته از اینکه جنبة ورزشی و پرورشی داشت، انگیزة سرگرمی مردم و زورنمایی پهلوانان را نیز با خود داشت. 3 - جامة نوروزی به تن کردن و کلاه نوروزی بر سر گذاشتن پوشیدن جامة نو ، در هر جشنی در ایران امری بدیهی است . حتا کسانی که درآمد برای نونواری مداوم ندارند، جامه ای را برای مناسبت های جشن و شادمانی کنار میگذارند . جامة پاکیزه ، نو یا مناسب برای جشنی پوشیدن ، نمایشی از توجه و احترام به دیگران نیز می باشد . در نوروز ، بسیاری از خانواده ها ، اگر هم نتوانند بزرگسالان را به جامة نو بیارایند، می کوشند تا کودکان را نونوار کنند. کین فسون را که؟ آموزست «جامه نو کن» که فصل نوروز است هفت پیکر،نظامی، برگ 19 4 - آرایش، زینت و زیور عید بر خود بستن، از عطر و غالیة عید نیز استفاده کردن شرق به عود سوخته دندان سپید کرد چون بوی “عطر عید” برآمد ز مجمرش دیوان خاقانی، برگ 221 5 - حنا بندان برای برگزاری هرچه باشکوه تر جشن نوروز، که جشن پیروزی و شادمانی همگانی بود، مردم از همة توانایی های زیبایی و آرایشی استفاده می کردند. زنان به آرایش خویش می پرداختند، به دست و پای خود حنا می بستند و آن ها را نگارین و پرنقش می کردند. استفاده از این گیاه، تنها به بهانة آرایش نبود، بلکه از این راه می خواستند پوست دست و پایشان تقویت شود. دست ها کرده به رنگ نو و پا کرده به بند زانکه چون چشم نگارست و چو زلف دلبر دیوان فرخی سیستانی، برگ 195 همچو خرم دل، جوانان در شب نوروز و عید پای ها اندر حنا و دست ها اندر نگار دیوان وحشی بافقی، برگ 284 6 - حلوای عید پختن حلوای عید نیز در بسیاری از خانواده ها رسم بود. این رسم نیز با گذشت زمان گسترش پیدا کرد و در بین خانواده های دارا، به رسم «شیرینی پزان» نوروز بدل شد. شکری از لب شکرشکنت می خواهم زانک خواهند از ارباب کرم “حلوای عید” دیوان خواجوی کرمانی، برگ 144 7 - آرایش و آذین مردم، که از چند هفته به نوروز مانده، با خانه تکانی و نو نوارسازی خود و خانه شان به پیشواز نوروز می رفتند، می کوشیدند که از پس پیرایش هرآنچه کهنه و پلاسیده شده بود، به آرایش و آذین بندی نیز بپردازند. این عید متفق نشو خلق را نشاط عید آنکه بر رسیدنت “ آذین” کنند و زیب کلیات سعدی، برگ 524 8 - نیکوکاری، بخشش و آزادی زندانیان حتا در ادبیات فارسی، شواهدی وجود دارد که بر نیکوکاری و بخشش در روزهای نوروز تاکید شده است: «چنین گویند که رسم ملکان عالم عجم چنان بوده است که روز مهرگان و روز نوروز، پادشاه مر عامه را بار دادای و هیچکس را بازداشت نبودی و پیش به چند روز منادی فرمودی که بسازید فلان روز را تا هر کسی شغل خویش بساختی و قصة خویش بنوشتی و حجت خویش بدست آوردی و خصمان کار خویش را بساختندی و چون آن روز بودی، منادی ملک از بیرون در بایستادی و بانگ کردی که: "اگر کسی مر کسی را بازدارد از حاجت برداشتن درین روز، ملک از خون او بیزار است". پس ملک قصه های مردم بستدی و همه پیش بنهادی و یک یک بنگریدی ...» (سیاستنامه، برگ 57) به نوروز چون بر نشستی به تخت به نزدیک او موبد نیک بخت ... هر آنکس که درویش بودی به شهر که اورا نبودی ز نوروز بهر به درگاه ایوانش بنشاندی درم های گنجی برافشاندی شاهنامه، برگ 527 جانم از غم رهان چو عید رسید عید زندانیان کنند آزاد دیوان کمال خجندی، برگ 519 به روز عید که زندانیا ن کنند آزاد به هر دلی که ظفر یافت، کرد زندانش دیوان ظهیر فاریابی، برگ 169 در آیین جشن سال نو، یکی از آداب همسان میان قوم ها و ملت ها، راندن دیوها، شیطان ها، جانوران زیانکار، بیماری ها و گناهان بوده است. شکل راندن و دور کردن نیز با مراسمی نمادین و رمزآمیز همراه بوده است: روشن کردن آتش، برپاداشتن کارناوال هایی با شرکت انبوه مردم، سوزاندن دانه های خوشبو کننده و عفونت زداینده، ایجاد سروصدا با کوبیدن بر تشت و طبل، دمیدن در بوق و کرنا، و بکارگیری انواع سازها؛ از ابزارهای این گونه مراسم بودند. شیوة برگزاری جشن نوروز، با گذشت زمان، دگرگونی هایی به خود دیده است و هر گروهی از مردم بر پایة باورهای خود آیین هایی بر آن افزوده یا از آن کاسته اند؛ ولی هستة مرکزی این جشن بزرگ همچنان پایدار مانده است. آیین های پیشوازی نوروز، سبزه و دانه رویاندن، چهارشنبه سوری، آیین فروردگان، سفره چینی، دورهم نشینی برای درک لحظة ورود سال نو، شادباش گویی، پیشکش و نوروزی دهی بزرگان به کوچکترهای خانواده، دید و بازدید، آشتی و سازش کنان، و آیین پایانی سیزده بدر هنوز هم در بین بسیاری از گروه های ایرانی معمول هستند. برگزاری جشن هایی در آغاز سال نو، که در آنها بسیاری از قید و بند ها برداشته می شوند، نیز، بویژه در میان جامعه های کشاورز و شبانی، رواج داشته است. از آن جمله می توان از جشن گزینش زیباترین یا نیرومندترین مردان شهر و ده، که با زیباترین و جوان ترین دوشیزگان ده و قبیله مراسم زناشویی برگزار می کنند، نام بردکه از رسمهای بسیار کهن به شمار می رود و نه تنها در جشن آغاز بهار رایج بوده اند، بلکه در هنگام جشن های فصلی، یا گاهنبارها، و در هنگام کشت و دانه افشانی نیز برگزار می شده اند. جشن های همگانی در کشتزارها و میدان های شهر، درحالیکه مردم صورَتَک به چهره هایشان دارند و خود را آراسته اند، هنوز هم در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران به صورتی تشریفاتی و نمادین برگزار می گردند، مانند: آیین میر نوروزی یا کوسه برنشین. [ شنبه 93/1/2 ] [ 11:35 صبح ] [ کلاس پنجم الف ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |