سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دبستان نرجس ناحیه 6 اصفهان
 
لینک دوستان

ویژگی های یک کفش خوب برای مدرسه کودکم چیست؟
1 -
جنس چرم برای کفش از همه مناسب‌تر است زیرا چرم همانند پوست، هوا را عبور می‌دهد و قالب پای شما را به خود می‌گیرد.
2 - بهترین نوع کفش برای کودکان در سنین دبستان، کفش اسپرت با کف و رویه نرم و انعطاف‌پذیر است تا مانع وارد آمدن ضربه و فشار به مفاصل پا شود.

3 - ارتفاع کفش در قسمت پاشنه باید 2.5 تا 3 سانتی‌متر باشد.
4 - برای حفظ قوس داخلی کف‌پا، باید ناحیه پاشنه در قسمت داخل رو به جلو و جنس پاشنه هم باید کاملا منعطف و فشرده باشد.

5 - ارتفاع کفش در قسمت پنجه باید 1.5 سانتی‌متر باشد.
6 - پنجه کفش باید پهن باشد ( گرد یا چهارگوش ) به گونه‌ای که انگشتان دچار فشردگی نشوند زیرا انحرافات انگشتان از کودکی و نوجوانی با پوشیدن کفش‌های بسیار تنگ به وجود می‌آید که منجر به تغییر قوس کف‌پا می‌شود.

7 - کفشی که ساق پا را حمایت کند و کفش‌های ورزشی مناسب هستند. کفش‌های روباز که مچ پاهای کودکان را نگه نمی‌دارند مناسب نیست.
8 - لایه درونی کفش باید حتما نرم باشد به‌طوری که نیروی جاذبه زمین را به راحتی جذب کند. سفت بودن این لایه منجر به انتقال نیرو از زمین به پا می‌شود و دردهای ستون فقرات و دردهای موضعی ایجاد می‌کند.

9 - زیره کفش باید بادوام و قابل انعطاف بوده و عاج مناسب داشته باشد.


10- کودکان را وادار نکنید که کفش‌های کودکان بزرگتر را بپوشند. این گونه کفش‌ها قالب پای صاحب اولیه را به خود گرفته‌اند.
11- خرید کفش را به ساعات آخر روز موکول کنید زیرا پا در متورم‌ترین حالت روزانه قرار دارد. هنگام خرید هر دو لنگه کفش را امتحان کنید، معمولا یک پا از پای دیگرکمی بزرگتر است و شما باید کفشتان را به اندازه پای بزرگتر انتخاب کنید.


پیامک تبلیغاتی
[ چهارشنبه 93/6/5 ] [ 12:34 عصر ] [ کلاس پنجم ب ] [ نظرات () ]

بهترین کیف مدرسه چه کیفی است؟

 


تحقیقات نشان می‌دهد وزن زیاد کیف‌های مدرسه باعث بروز بیماری و آسیب‌های ستون فقرات، مفاصل و دردهای شدید در نواحی گردن، دست ها، کتف، پشت و پاها در دانش آموزان می شود.

 

 

 

 

کیف مدرسه

 

 

 

 

1- جنس برزنتی

کیف‌های لی یا کتانی اصلا مناسب نیستند، چون این کیف‌ها سنگین هستند و پر کردن آنها با کتاب و دفتر هم وزنشان را بیش از حد بالا می‌برد. بهتر است برای فرزند خود، کیف‌های برزنتی یا پارچه‌ای سبک را انتخاب کنید. کیفی با کمترین بند، سگک یا تزیین اضافی (مانند زیپ‌های تزیینی) بخرید تا وزن آن زیاد نشود.

میزان حمل کتاب و وسایل تحریر باید متناسب با وزن کودک باشد و بهتر است که دانش آموزان دبستانی بیش از دو کیلوگرم و یا حداکثر سه کیلوگرم وزن را حمل نکنند.

هر مقدار کیف‌ دانش‌آموز سبک‌تر باشد، برای سلامتی او بهتر است.

تحمیل وزن زیاد به بدن دانش‌آموزان می‌تواند سبب آسیب به مفاصل شود. وزن نامناسب کیف‌ها در بدن دانش‌آموزان در درازمدت، افتادگی شانه به یک طرف یا حتی انحراف ستون فقرات، افزایش قوس کمر و بدشکلی در ستون فقرات را به دنبال دارد.

در پایین این مطلب، یک تحقیق را در مورد عوارض کیف های سنگین انجام شده است، برای شما بیان می کنیم.

وزن کیف مدرسه با تمام لوازم داخل آن نباید بیشتر از 10 تا 15 درصد وزن بچه‌ها باشد

 

 

  

3- 10 تا 15 درصد وزن بدن

وزن کیف مدرسه با تمام لوازم داخل آن نباید بیشتر از 10 تا 15 درصد وزن بچه‌ها باشد. اگر بچه‌ها کیف‌های خیلی سنگین حمل کنند، احتمال افزایش غیرطبیعی قوس کمر و وارد شدن فشار بیش از حد به عضلات گردن، شانه و کمر آنها دور از انتظار نخواهد بود.

 

4- شستشو با آب ولرم و پودر

کافی است یک تشت بزرگ آب ولرم و پودر لباسشویی درست کنید و کیف بچه‌ها را 3 تا 4 ساعت داخل آن بگذارید. سپس با یک دستمال یا فرچه نرم، تمام گوشه و کنار کیف را تمیز و آن را خوب آبکشی کنید. کیف را برای خشک شدن، پشت‌ورو و با گیره از طناب آویزان کنید. بهتر است کیف مدرسه را در روزهای تعطیل بشویید تا وقت کافی برای خشک شدن آن وجود داشته باشد.

معمولا پسربچه‌ها به تمیزی لوازم خود کمتر از دخترها اهمیت می‌دهند. به همین دلیل بهتر است کیف مدرسه‌ها پسربچه‌ها را هر 25 تا 30 روز یک بار و کیف دخترها را هر 35 تا 40 روز یک بار بشویید.

استفاده از کیف‌هایی که روی یک شانه ‌انداخته می‌شوند به دانش‌آموزان توصیه نمی‌شود

 

 

5- کوله دوبندی

 

متخصصان  طب فیزیکی و توانبخشی معتقدند که کیف‌های کوله پشتی مناسب‌تر از انواع دستی و بندی آن است.

کوله‌پشتی‌های دوبنده بهترین کیف مدرسه برای بچه‌ها هستند. البته کوله‌پشتی بیشتر به درد بچه‌های 10 سال به بالا می‌خورد. برای بچه‌های کوچک‌تر و دبستانی می‌توانید کیف‌های چرخ‌دار تهیه کنید که هم حمل‌ونقلشان آسان باشد و هم فشار زیادی به دلیل حمل کیف پر از کتاب به ستون‌فقراتشان وارد نشود.

کیف مدرسه

 

بهتر است کیفی که می‌خرید یک جیب کوچک برای قرار دادن لیوان یا قمقمه داشته باشد.

هرچه تعداد جیب‌های کیف بیشتر باشد، بهتر است زیرا بچه‌ها می‌توانند به‌راحتی لوازم مدرسه خود مانند جامدادی، دفتر، کتاب، کلید، دستمال و دفترچه یادداشتشان را در جیب‌های مختلف کیف بگذارند و برای پیدا کردن آنها سردرگم نشوند. کیفی که دارای چند محفظه است، به گسترش یکنواخت وزن وسایل مدرسه کمک می‌کند.‌

نحوه تنظیم دو بند کوله پشتی باید طوری باشد که وزن کیف در ناحیه پشت و میان دو کتف قرار گیرد. از طرف دیگر کوله پشتی‌های یک طرفه مناسب نبوده و غیراستاندارد هستند؛ چرا که برای حمل آن، فرد ناچار است به یک طرف متمایل می‌شود.

اگر برای بچه‌ها کوله‌پشتی می‌خرید، باید بندهای آن را طوری تنظیم کنید که قد کوله پایین‌تر‌ از کمر آنها نباشد. هرچه کوله‌ها آویزان‌تر باشند، فشار بیشتری به شانه‌های بچه وارد می‌شود.

حمل کوله‌ها و کیف‌های بزرگ و یک‌بنده‌ امکان فرورفتن شانه‌ای که کیف بیشتر روی آن انداخته می‌شود، افزایش می‌دهد.

 


پیامک تبلیغاتی
[ چهارشنبه 93/6/5 ] [ 12:25 عصر ] [ کلاس پنجم ب ] [ نظرات () ]


پیامک تبلیغاتی
[ چهارشنبه 93/6/5 ] [ 12:28 صبح ] [ کلاس چهارم الف ] [ نظرات () ]

گفتگوی جالب امام صادق علیه السلام با جابر

امام صادق (ع) فرمود : ای جابر ! وقتی یک شخص با ایمان درک می کند که اصول دین او واقعیت دارد ، احساس لذت می کند . این لذت جزء سرشت انسان می باشد و انسان از دیدن هر چیز منظم و کامل لذت می برد .

جابر گفت : ولی متأسفانه حقایق مذهبی برای توده مردم روشن نیست و آنها از این لذت محرومند .

امام صادق (ع) فرمود : محرومیت آنها برای این است که عالم نیستند و بهمین جهت من از هر فرصت استفاده می کنم و به مردم می گویم که علم بیاموزند .

جابر پرسید : چرا حقایق دین اسلام طوری نازل نشده که همه مردم آن را بفهمند ؟

امام صادق (ع) فرمود : نه تنها حقایق اسلام بلکه حقایق دین هایی که قبل از اسلام از طرف خدا مقرر شده بود طوری نازل نگردید که تمام مردم بتوانند به حقایق  پی ببرند و کسب لذت کنند . ای جابر بدان که دین غیر از فلسفه است . یک حکیم وقتی نظریه ای را ابراز می دارد با توده مردم کاری ندارد . او نمی خواهد که نظریه فلسفی وی را عامه مردم بفهمند .

اما دین غیر از یک نظریه فلسفی است . پیامبر اعظم (ص) که از طرف خداوند متعال مبعوث شد دین اسلام را بین مردم رواج بدهد ، این دین را برای تمام افراد بشر آورده نه برای دسته ای بخصوص که از نظر عقل و درک بالاتر از طبقات دیگر هستند . این است که پیغمبر اکرم (ص) ناچار بوده که حقایق دین را به ساده ترین شکل به مردم بگوید . حتی اگر شخصی با ساده ترین بیان بخواهد با دلیل ، حقایق دینی را برای مردم اثبات کند باز هم آنها مصلحت بعضی از حقایق را نمی فهمند. این است که احکام دین برای عقیده مردم نازل می شود نه برای عقل آنها ، مگر آنهایی که دارای عقول قوی هستند و می توانند مصلحت احکام دین را بفهمند .

در ادامه جابر سؤال خوبی می پرسد و امام صادق (ع) آینده را برایش فاش می کند .

جابر پرسید : ممکن است روزی بیاید که علم همگانی شود ؟

امام صادق (ع) فرمود : روزی فرا می رسد که نوع بشر خواهد فهمید که تمام مردم لازم است دانشمند شوند و وسایل فراهم خواهند نمود تا اینکه همه تحصیل کنند و دانش فرا گیرند . (اگر دقت کنیم امام صادق علیه السلام به زمان ما اشاره فرموده اند !)

جابر پرسید :  حتم در آن روز تمام افراد بشر دانشمند خواهند بود؟

امام صادق (ع) فرمود : نه ! حتی در آن روز هم تمام مردم دانشمند نمی شوند زیرا استعدادهای افراد متفاوت خواهد بود . من امیدوارم روزی فرا برسد که اگر تمام مردم به حقایق دین اسلام آگاه نباشند ، اکثریت آنها حقایق را درک کنند !

 

خدایا ما را مشمول آرزوی صادق آل محمد (ص) قرار بده

تا از آن دسته از افراد باشیم که حقایق دین را کاوش می کنند

و از لذت آن حقایق ، بهرمند می شوند !

 آمین یا رب العالمین


پیامک تبلیغاتی
[ شنبه 93/6/1 ] [ 12:31 صبح ] [ کلاس چهارم الف ] [ نظرات () ]

 

چند توصیه خودمونی برای زندگی بهتر


1-متکبر باش و قابل ا عتماد باش حتی کم ترین پیشرفتها رو تحسین کن

2-خود را با معیار ها ی خودت بسنج نه با معیارهای دیگران

3-در سازمان دهی وقت خبره باش

4-از زندگی توقع بی طرفی رو نداشته باش

5-مشکلات رو مانند فرصتی برای رشد و احاطه بر خود ببین

6-یادت باشه یه ازدواج درست به دو چیز بستگی داره 1 :زوج مناسبی یافتن 2:زوج مناسبی بودن

7-برنده خوبی باش و به کسی غبطه نخور

8-اصلا در زمان خشم دست به عمل نزن

9-یادت نره که بالا ترین نیاز عاطفی هر کس مورد تحسین قرار گرفتن است

10-کسی که آرزوی بزرگ داره .بسیار قوی تر از کسی هست که فقط واقعیت های زندگی رو می بینه

11-دعا کن,اما نه برای به دست آوردن  اشیا ,بلکه برای به دست آوردن عقل و شجاعت

12-فراوان لبخند بزن,هزینه ای ندارد ,و ارزشش قابل تصور نیست

13-به افکار بزرگ فکر کن,اما از شادی های کوچک لذت ببر

14-برای همیشه چیزی زیبا پیش رو داشته باش ,حتی اگر یک شاخه گل در یک لیوان آب باشد

15-شادی ها رو به فردا نینداز. نگذار بد خلق شوی

16-بی هیچ علتی خاص بگذار بهت خوش بگذره


پیامک تبلیغاتی
[ شنبه 93/6/1 ] [ 12:27 صبح ] [ کلاس چهارم الف ] [ نظرات () ]
 
وصیت نامه لقمان حکیم ورژن 2011

پسرم! گروهی ، اگر احترامشان کنی تو را نادان می دانند و اگر بی محلیشان کنی از گزندشان بی امانی . پس در احترام ،اندازه نگهدار
پسرم! سخت ترین کار عالم محکوم کردن یک احمق است. خون خودت را کثیف نکن ، ضمناً چرچیل هیچگونه نسبتی با طایفه ما ندارد. بچه هایش ادعای ارث نکنند  .
پسرم! با کسی که شکمش را بیشتر از کتاب هایش دوست دارد ، دوستی مکن 
پسرم! دوستانت را با یک لیوان آب خوردن امتحان کن! آب را به دستشان بده تا بنوشند! بعد بگو تا دروغ بگویند! اگر عین آب خوردن دروغ گفتند از آنان بپرهیز
هان ای پسر! در پیاده رو که راه می روی، از کنار برو. ملت می خواهند از کنارت رد شوند
پسرم! اگر کسانی از سر نادانی به تو خندیدند ، تو برای شفایشان گریه کن
پسرم! خود را وابسته به هیچ دسته ای مدان. چه، پس فردا تَقِّش درمی آید که آنی که تو می خواستی نیست و حالا خر بیار و معرکه بارکن
پسرم! اگر به ناچار به جریانی متمایل شدی، جایی برای نفس کشیدن خود و رقیبت بگذار. نه او را چنان به زمین بکوب و نه خود را چنان بالاببر. دیرزمانی نیست که جایتان عوض شود
پسرم! در تاکسی با تلفن همراه بلندبلند صحبت نکن
هان ای پسر! اهل هنر را احترام کن. اما مواضع سیاسی ات را با کسی مسنج و کسی را به خاطر مواضعش مرنجان.
پسرم! هیچ گاه دنبال به کرسی نشاندن حرفت مباش و همه جا سر هر صحبتی را بازمکن. بگذار تو را نادان بدانند
پسرم! اگر برای دختر یا پسری پیش تو برای تحقیق آمدند و تو چیزی می دانستی رک و راست بگو. هر آنچه که می دانی. به فکر بدبختی دختر و پسر مردم باش
پسر! اخبار را از منابع مختلف بگیر. جمع بندی اش با خودت. مخاطب دائمی یک رسانه بودن آدم را به حماقت می کشاند
پسرم! پیش از استخدام در اداره های دولتی ، “پاور پوینت” را فرابگیر
پسرم! در اداره ای استخدام شدی هرچه دستمال از جیب هایت دوربریز. آب بینی ات را پیراهن تمیزکنی بهتر است تا کسی دستمال در دستت ببیند
پسرم! قطار اندیمشک  تهران زمستانش گرم و جانسوز است و تابستانش سرد و استخوان سوز. لباس مناسب با خودت ببر
پسرم هنگام صبح از مترو و بی آر تی دوری کن !
پسرم! اساتید را محترم بشمار! اگر توانستی دستشان را ببوس اگر نه ،خود دانی
پسرم! در ضمن ، به هر کسی بی خودی لقب “استاد” عنایت مکن. “استاد” باید خودش بیاید، زورکی که نیست
پسرم! اگر آلبوم های موسیقی دل آواز و هرمس و آوای شیدا گرانتر از چهار هزارتومان شد ، دیگر نخر. با این حال نصیحت قبل از قبلی را آویزه گوش کن
پسرم! اقل کم! ماهی یک بار آژانس شیشه ای را ببین.
پسرم! اگر توانستی استخدام شوی، در اداره با دو کس رفیق شو آنچنان که دانی.
                آبدارچی و یکی از بچه های حراست. هرکدام باشد توفیری نمی کند.
پسرم! بلوتوث تلفن همراهت را خاموش نگهدار، مگر در مواقع ضروری
                فرزندم! هیچ کس تنها نیست.
پسرم! راه تو را می خواند. اما تو باور مکن
پسرم! آنتی ویروس “بیت دیفندر” اوریجینال نصب کن. پول “رجیستر” به میزان ده سال را کنار گذاشته ام. با احتساب تورم جهانی و تحریم و فیلتر و نوسان بازار. مادرت جای آن را می داند
پسرم از افراد مورد اطمنیان وی پی ان تهیه کن وقتت را با اولترا و فیری گیت حرام مکن!
هان ای پسر! اگر کسی گفت اسفندیار ار می شناسی خودت را به نفهمی بزن
پسرم! هر روز از همکارانت در اداره عمیقا خداحافظی کن. کسی نمی داند آیا فردا در همان اداره باشی یا نه. اداره در همان شهر باشد یا نه. شهر در  ولش کن پسرم
پسرم! دانشگاه کسی را آدم نمی کند. علم را از دانشگاه بیاموز ، ادب را از مادرت
پسرم قبل از هر انتخاب واحد اساتیدی را که حضور وغیاب نمی کنند واسکیل فراوان می کنند دریاب وبه دفترشان بسیار برو 
عزیزپدر! حتی الامکان از کلاس های 7:30 و 8:00 صبح دوری کن که کل روزت را بر باد می دهد
هان ای پسر! هر چند گاهی غذا را از سلف بخور تا بهتر قدر مادرت را بدانی
پسرم! می دانم الان داری حسرت دیدار مرا می خوری. یالله بلند شو دست مادرت را ببوس بعد بیا بقیه وصیت را بخوان
پسرم! پیامک های عیدنوروزت را همین الان بفرست
هان ای پسر! خواستی در مملکت خودمان درس بخوانی بخوان. خواستی فرنگ بروی برو. اما اگر ماندی از فرنگ بد نگو ، اگر رفتی از مملکتت
پسرم! گوجه را از نارمک بخر، شنیده ام ارزان است.
پسرم! هیچ گاه از دانشگاه های هاروارد ، ماساچوست و بوستون مدرک نگیر. برایت حرف در میارن. مگه آزاد رودهن چشه؟
پسرم! نامزد انتخابات شدی ، اول یا داماد لُرها شو یا تُرک ها که تو را در انتخابات تنها نگذارند
هان ای پسر! خسته شدی؟  از ساعت چند داری وصیت می خونی؟  کی خسته است؟ خودت نقطه چین ها رو پرکن
پسرم! شماره حساب هدفمندی یارانه ها ، رمزگذاری شده در صندوقچه مرحوم آقابزرگ توی اتاق پشتی است.
پسرم! شهر ما خانه ما!  نه نه نه! نمی خواد عزیزم. شهرشون خونه خودشون. اول اتاقت رو از این ریخت در بیار
پسرم! در فیس بوک عضو شو و این وصیت نامه را برای دوستانی که برمی گزینی یا تو را برمی گزینند “شیر” کن
 
پدرت لقمان

 


پیامک تبلیغاتی
[ جمعه 93/5/31 ] [ 10:16 صبح ] [ معاونت آموزشی ] [ نظرات () ]
سیر تغییر نقشه و اراضی ایران از 5000 سال گذشته - تصویر متحرک



 


پیامک تبلیغاتی
[ جمعه 93/5/31 ] [ 10:0 صبح ] [ معاونت آموزشی ] [ نظرات () ]
 

 

 
 
وای خاک بر سرم، مردم چی می گن؟


مردم چه می گویند ؟؟

می خواستم به دنیا بیایم، در زایشگاه عمومی، پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. مادرم گفت: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

می خواستم به مدرسه بروم، مدرسه ی سر کوچه ی مان. مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی! پدرم گفت: چرا؟...مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...

به رشته ی انسانی علاقه داشتم. پدرم گفت: ...

فقط ریاضی! گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم. خواهرم گفت: مگر من بمیرم. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

می خواستم پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم. پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی. گفتم: چرا؟...گفتند: مردم چه می گویند؟!...

می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم. مادرم گفت: وای بر من. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

اولین مهمانی بعد از عروسیمان بود. می خواستم ساده باشد و صمیمی. همسرم گفت: شکست، به همین زودی؟!...گفتم: چرا؟... گفت:مردم چه می گویند؟!...

می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم، در حد وسعم، تا عصای دستم باشد. زنم گفت: خدا مرگم دهد. گفتم: چرا؟... گفت: مردم چه می گویند؟!...

بچه ام می خواست به دنیا بیاید، در زایشگاه عمومی. پدرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

بچه ام می خواست به مدرسه برود، رشته ی تحصیلی اش را برگزیند، ازدواج کند... می خواستم بمیرم. بر سر قبرم بحث شد. پسرم گفت: پایین قبرستان. زنم جیغ کشید. دخترم گفت: چه شده؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

مُردم. برادرم برای مراسم ترحیمم مسجد ساده ای در نظر گرفت. خواهرم اشک ریخت و گفت: مردم چه می گویند؟!...

از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند. اما برادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...

خودش سنگ قبری برایم سفارش داد که عکسم را رویش حک کردند. حالا من در اینجا در حفره ای تنگ خانه کرده ام و تمام سرمایه ام برای ادامه ی زندگی جمله ای بیش نیست: مردم چه می گویند؟!...


مردمی که عمری نگران حرفهایشان بودم، لحظه ای نگران من نیستند

 


پیامک تبلیغاتی
[ جمعه 93/5/31 ] [ 9:56 صبح ] [ معاونت آموزشی ] [ نظرات () ]
تئوری صف - تصویر متحرک خیلی جالب



 


پیامک تبلیغاتی
[ جمعه 93/5/31 ] [ 9:42 صبح ] [ معاونت آموزشی ] [ نظرات () ]

زمان نمی ایستد و لحظه ها میروند قدر زندگی و باهم بودن را بیشتر بدانیم

لطفا تا باز شدن کامل تصویر شکیبا باشید
 
.
.
.

 


پیامک تبلیغاتی
[ جمعه 93/5/31 ] [ 9:41 صبح ] [ معاونت آموزشی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

لینک های ویژه
امکانات وب


بازدید امروز: 143
بازدید دیروز: 281
کل بازدیدها: 332338